نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید
بردار شهید «حسین حاجی نژاد» روایت می‌کند:برادرم فرد بسیار مقیدی بود. یکی از افسران دوران طاغوت می‌گفت: «قبل از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ که حسین دوران خدمت سربازی رو تهران و یگان ما می‌گذروند، به خاطر شرایط حاکم، روزه گرفتن کار سختی بود، اما ...» در ادامه خبر متن خاطراه زیبا را بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

قسمت نخست خاطرات شهید «سید حسن شاه‌چراغ»
مادر شهید «سید حسن شاه‌چراغ» نقل می‌کند: «او از همان دوران طفولیت در مراسم عزاداری آقا امام حسین(ع) حضور فعال داشت و یکی از خادمین اباعبدالله(ع) بود. عشق به امام حسین(ع)، وجودش را پر کرده بود.»
کد خبر: ۵۸۷۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

مراسم بزرگداشت شهیدان مقاومت سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (علیه‌السلام) برگزار شد. این مراسم با سخنرانی سردار اسدی فرمانده اسبق تیپ ۳۳ المهدی(عجل‌الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف) و مداحی حاج مهدی سلحشور همراه بود.
کد خبر: ۵۸۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷

هم‌رزم شهید «عبدالمحمد محمدخانی» نقل می‌کند: «محمدخانی نامه داشت. گفت: خانمم خواب خوبی برای من دیده. و خواند: خواب دیدم که عملیات شد. عملیات در آب بود. شما سوار قایق بودید. قایق شما گیر کرد. دیدم که دو کبوتر از قایق شما به طرف آسمان پرواز کردند.»
کد خبر: ۵۸۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

خاطره‌ای به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمد مقصودلوراد» منتشر می شود
نور محمد تربتی نژاد دوست و همکلاسی شهید «محمد مقصودلوراد» نقل می کند: یکی از دانشجویان گم شده محمد بود. دانشجویان شروع به سرکشی به اورژانس ها و بیمارستان های مشهد نمودند، تا اینکه محمد را در اورژانس بیمارستان قائم یافتند. او از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. محمد پس از حدود سه ماه بستری در بیمارستان بدلیل شدت جراحت در دوم اسفند ماه ۱۳۵۷، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و او اولین کبوتر پر پر شده حرم بود.
کد خبر: ۵۸۷۰۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۲

مراسم بزرگداشت شهیدان مقاومت سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین با سخنرانی سردار ابراهیم بیانی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس در شهرستان سروستان برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۶۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «51»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آن شب يک سرباز شبح سياهی در پشت سيم خاردار ديده بود و برايش هم تيراندازی کرده بود، آن شب دو گلوله منور تيراندازی شد ...» قسمت پنجاه و یکم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «50»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اخبار و قراينی که به دست آمده بود باعث شد که شب چهاردهم فروردین پايگاه‌ها به صورت آماده باش درآمدند و وقت و هوشياری را بيش از پيش تاکيد کردند...» قسمت پنجاه خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «49»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «گرچه يک روز همراه با مراسم ملی ما بود، ولی جز يکی دو سنگر که مرغ گرفته بودند و پيش بينی اين مراسم را کرده بودند، هيچکس نتوانسته بود به فکر باشد؛ حتی سنگر من هم پيش بينی چيزی نکرده بودم و آن روز حتی جيره هر روزه را که معمولاً برنج بود، نگرفتيم و ظهر آن روز کنسرو لوبيا باز کرديم و خورديم...» قسمت چهل و نهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۰

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «48»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «هوا ابری و همراه با باد شديد است و گاهگاهی برف پراکنده ريزش می‌کند و روی پايگاه‌ها برف بسيار رقيق و کمرنگی نشسته بود که بعد از چند ساعت توسط آفتاب پاک شد و آثاری از آن باقی نماند، ولی باد همچنان می‌وزيد...» قسمت چهل و هشتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۹

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «47»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «چشمم به کارت تبريک‌های فرزندانم افتاد که در لابه لای دفتر خاطراتم قرار داشتند خود به خود خنده‌ام گرفته بود، کارت‌ها را به سليقه خودش انتخاب کرده بود و مقداری نقاشی و جوک و جدول و نوشته‌های ديگر برايم فرستاده بود...» قسمت چهل و هفتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۸

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «46»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «دو پیکر شهید، يکی مربوط به سرهنگ «علی اصغر لو» از نيروهای ويژه هوابرد که به دست کومله‌ها کشته شده بود و يک پیکر هم مربوط به يک پيش‌مرگ که هلیکوپتر آن‌ها را به سقز بردند...» قسمت چهل و ششم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «45»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آن شب به خاطر تاريکی زياد، دره کنار پاسگاه را با منور روشن ساختيم و تاريکی، ريزش برف پر آب و شدت باد به حدی بود که بيرون آمدن از سنگر کشنده بود...» قسمت چهل و پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۶

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «44»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به خرم آباد تماس گرفتم، فاصله بين ملاير تا خرم آباد بايستی با توجه به مسافت در مدت حدود 3 ساعت تا 3:30 ساعت طی شود، ولی از حرکت آنها بيش از 5 ساعت گذشته بود اما هنوز نرسيده بودند....» قسمت چهل و چهارم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «43»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «چشمه‌ای در فاصله 200 الی 250 متری پايگاه در قسمت جنوب قرار گرفته و مرکز تجمع جمعی از سربازان جهت شستشو و نظافت خود شده است، البته تامين آن‌ها هميشه رعايت می‌شد و اشکالی از اين نظر جز خطر مين وجود نداشت...» قسمت چهل و سوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴

پدر شهید «احمدرضا شکوری» نقل می کند: احمدرضا می گفت ما نباید امام را تنها بگذاریم و باید خط راه امام را ادامه بدهیم تا پیروز بشویم و دشمن را از کشور و خاک ایران دور کنیم.
کد خبر: ۵۸۶۸۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «42»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «ديد به علت مه غليظ بسيار محدود است و دستورات لازم برای هوشياری بيشتر سربازان داده شد چون درگيری‌ها بيشتر در هوای بد و ديد محدود به وجود مي آمد...» قسمت چهل و دوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «41»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «4 فروند هليکوپتر آمدند و نفراتی که مرخصی بودند با خود آوردند، تعدادی هم از درجه داران بالا يا پايگاه 4 با آن‌ها آمدند...» قسمت چهل و یکم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۳

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «40»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «محل گلوله‌های دشمن را که به سمت پايگاه دوم رها می‌شد، می‌ديدم که با توجه به محل آنها آن‌ها را زير خمپاره 81 گرفتم، پايگاه آن‌ها از من درخواست روشن کردن منطقه را نمود...» قسمت چهلم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۲

خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «39»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آن شب پايگاه بالا يا پايگاه 4 از من درخواست کرد منطقه آنها را روشن سازم و من هم با 2 گلوله منور تمام منطقه آن‌ها را روشن کردم، ولی از درگيری در پايگاه من خبری نبود...» قسمت سی و نهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۲